سیمرغ



روزَش مهم نیست،

همه چیز

به خنده‌ى اولِ صبح‌ت بستگى دارد

کافیست بخندى

تا تمامِ روز را در آسمان قدم بزنم

امتحان کن ❤


پ ن: امروز عشق کوچکمان سه ساله گشت باشد که سی صد هزار ساله گردد.



#عشقی_که_سه_ساله_شد

#آرام_جانم

#___هماره_باش___


دیروز توی خواب و بیداری چرت عصر گاهی حدود دو سه دقیقه مونده به ساعت سه وقتی تو خیالات خودم داشتم ذوق دیدن عشق جانمو برای هفته دیگه میکردم یهو تلفنم زنگ خورد و من در یک حرکت سریع السیر از حالت افقی به حالت عمودی در اومدم و تلفن مبارک رو جواب دادم

 

"بیمه آسیا"

تلفنی که دو ماهه منتظرش بودم
گفتن: سوم مرداد برای یه سری از آزمون ها بیا
و این یعنی بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم.
این یعنی شغل یعنی کار یعنی پووول یعنی یه قدم برای سر و سامون گرفتن به جلو هوووووررررررراااااااا

میون همه این خوشحالیا که چرت رو ازم گرفت و من توی شادیش غرق شده بودم اما یه فکری گوشه ذهنم داشت سان میداد
یعنی دقیقا از همون لحظه ای که زنگ زدن و گفتن بیا همش میخواستم بپرسم من دو سری مدارک تحویل دادم پس عشق جانم چی اونم بیاد یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟

اما راستش روم نشد!!!


پیام دادم عشق جان:

-
از بیمه آسیا به من زنگ زدن برا مصاحبه به تو زنگ نزدن؟

یه ربع بعد درحالی که هیچ جوابی نیومد بازم من:

-
ز زدن بهت یا نه؟؟؟؟

-
ن

-
مطمنی؟ شاید زنگ زدن تو نشنیدی؟ شاید ایرانسلت زدن، ایرانسل همراهته؟

-
ن همراهم نیست کی زنگ زدن

-
همین بیست دقیقه پیش بهم زنگ زدن گفتن سه شنبه ساعت ۱۲:۳۰ بیا مصاحبه

-
بازم خدا رو شکر زنگِ تو زدن

-
خواهش میکنم زنگ بزن خونه بگو گوشیتو چک کنن شاید به تو هم زنگ زده باشن

-
نزدن

-
پس منم نمیرم

-
امو خدارو شکر که حداقل یکیمون جور شده

-
من دلم دوتامونو میخواست چرا بهت زنگ نزدن تازه گفتن اولویت آقایونه

-
منم خیلی

-
میگم بیا یه کاری کن،‌فردا ز بزن بهشون بگو میخواستم بپرسم نتیجه های استخدامیتون اومده یا نه بعد فامیلیتو می پرسه ازت، ببین چی میگه باشه؟

-
چشم

-
آخ جووون روشن مرسی شاید اسمت بوده از قلم انداخته

و الان همون فردای مذکوره و من پر از اظطراب و تشویش اینجا پشت سیستم منتظرم تا ساعت ده بشه و عشق جان زنگ بزنه ببینه آیا اسمش جز لیست تایید شده تهران هست یا نه

هم من و هم عشق جان شدیدا به این کار نیاز داریم

برامون دعا کنید

 



وقتی میون هزارهزارتا پیام عاشقونه و به قول عزیزانِ جان در شبکه های اجتماعی لاو تردن ها با خبر غیر مترقبه عشق جان مواجه میشی که شاید بتونم دو هفته دیگه بیام و ببینمت، برای منی که  ۸ ماه ۲۶ روز و یا به عبارتی ۲۶۹ روزه ندیدمش از شادی پوست رو رها کرده و حتی در استخوانهام هم نمیگنجیدم و دقیقا شبیه این عزیز شدم در لاین خدابیامرز:



گل از گلم شکفت؛ هرچند که اینبار هم مثال دفعات قبل این دیدار به اگر ها و اما های زیادی وصله و شاید حتی مانند ادوار گذشته دیدار میسر نشه و بوس و کنار هم اما خب باز هم امید دیدنش شیرینه حتی اگر شک و تردید چاشنی مزه اش بشه

 

از حالا روز شمار گذاشتم کاش زودتر بیاد دو هفته دیگه.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حفاظ دماوند اخذ مشاوره و صدور گواهینامه ایزو کار تحقیقی رشته حقوق AMZ Enterprise cell ایران 1420 - آرزوهای دست یافتنی سعید احمدی idanito هیأت کوهنوردی اوز تکنولوژی آموزشی